ایچیگو و رفقا بالاخره به قصر سلطنتی رسیده اند، آن هم درست در زمانی که یوهاباخ به پادشاه ارواح رسیده است. ایچیگو و یوهاباخ در حال کاری هستند که برخی ممکن است آن را یک نبرد تمام عیار بنامند، اما از آنجایی که به طور قطعی به پایان نمی رسد، می شود آن را بیشتر یک زد و خورد نامید، البته یک زد و خورد انفجاری. ما می بینیم که دنیاهای مختلف می لرزند و شخصیت های مختلف به شکلی آگاه می شوند که اتفاق بزرگی در حال رخ دادن است و ممکن است در معرض تهدید وجودی قرار بگیرند و درگیری فوق الذکر به خاطر اینکه ایچیگو ظاهراً قادر به مقاومت در برابر نفرت خون کوئینسی خود از پادشاه ارواح نیست، پادشاه ارواح را به دو نیم می کند. جامعه ارواح اکنون کاملاً به خطر افتاده است، یوهاباخ بر ایچیگو فرمانروایی می کند و در مورد اینکه چگونه وجود منحصربه فرد ایچیگو به او اجازه انجام این کار را می دهد سخن می راند.
سرعت وحشتناک این انیمه در سری جدید واقعاً به هیجان مبارزه ای که مدت ها پیش از ایچیگو و یوهاباخ انتظار می رفت نمی افزاید. تماشاگران هرگز واقعاً لحظه ای برای اندیشیدن در اتفاقات در حال وقوع پیدا نمی کنند، زیرا خیلی چیزها خیلی سریع اتفاق می افتد. مبارزه یوهاباخ و ایچیگو خوب طراحی شده و مطمئناً انیمیشن خوبی دارد. اما برای مبارزه ای که کل مجموعه برای آن ساخته شده است، به نظر می رسد که آنها واقعاً اجازه داده اند که بدون هیاهو اتفاق بیفتد. نه لحظه ای برای ایجاد تنش، نه لحظه ای که به مخاطب اجازه دهید استرس را احساس کند. اما بر خلاف سری قبلی، می توانیم از کاستی های اپیزود اول عبور کنیم، زیرا واقعاً کنجکاو می شویم که ببینم اکنون که پادشاه ارواح خارج از دور است، چه اتفاقی قرار است بیفتد.
مایل به دریافت آخرین اطلاعیه های سایت؟