کیمیا کاتسوراگی "خدای فتح" برای اخراج ارواح فراری که بر قلب زنان مسلط شدهاند، برگشته است. او همچنان در قرارداد خود با شیطان السی گیر افتاده است و باید از دانش کسب شده از تسلط بر انبوهی از شبیه سازهای قرار ملاقات استفاده کند. همچنین با تسخیر قلب آن چیزی که بیشتر از همه از آن متنفر است (یعنی دختران سه بعدی) شبحهای درون را بیرون براند.
با این حال، خدای فتح کار سختی پیش رو دارد. از بیرون راندن کاراته کارها و معلمان تا ورود بهترین دوست السی از جهنم، او با طیف گسترده ای از دخترانی روبرو است که هوش او را آزمایش خواهند کرد و حتی ممکن است او را غافلگیر کنند. اگرچه او ترجیح میدهد در دنیای دو بعدی بماند، اما در واقعیت بدی گرفتار شده است و بنابراین باید در فتح عشق پیشروی کند.
داستان فصل دوم از جایی که فصل اول پایان یافت با چند تفاوت جزئی ادامه مییابد. با نگاهی گذرا به داستان، میبینیم که کیمیا و السی همچنان در جستجو و دستگیری روح های آزاد هستند که خود را در احساسات منفی زنان جوان زیبا و پریشان در اطراف خود آشکار میکنند. کیمیا هنوز باید جذابیت خود را نشان دهد و این خانمها را به نفع خود اغوا کند تا بتواند این ارواح وحشتناک را از میزبانانشان آزاد کند تا السی بتواند آنها را در یک شیشه مخصوص مهر و موم کند و به جهنم جدید بازگرداند.
این سریال به دلایل متعددی جالب توجه است. میتوان آن را در دسته سریال های معمولی هارم رمانتیک کمدی با کمی پیچیدگی ماورایی قرار داد. از طرفی هم این سریال با حفظ نسبی ثبات شخصیتها در طول داستان و تأکید بر موضوعاتی به عنوان پیام کلی به جای خود داستان، از بسیاری از محتواهای کلیشه ای موجود فاصله میگیرد.
اگرچه عامل عاشقانه همچنان بخش جداییناپذیر خود نمایش است، اما درک اتفاقات هر رابطه است که داستان را منحصر به فرد و جالب برای تماشا میکند. این موضوع به طور برجسته با دخترانی نشان داده میشود که کیمیا فتح میکند و بلافاصله پس از دستیابی به یک آشکارسازی اخلاقی، حافظه خود را از دست میدهند.