هیتومی کانزاکى دختر 15 ساله معمولی است که به کارتهای تاروت و فالگیری علاقه دارد. یک شب پسری به نام وان فانل همراه با یک اژدهای خشمگین از آسمان ظاهر میشود. به لطف پیشگویی هیتومی، وان موفق به کشتن اژدها میشود. اما ستونی از نور ظاهر شده و هر دو را در بر میگیرد. در نتیجه هیتومی خود را در دنیای گایا (سرزمین مرموزی که زمین در آن آویزان است) پیدا می کند.
در این سرزمین جدید هیتومی به زودی متوجه میشود که وان شاهزاده پادشاهی فانه لیا است که به زودی تحت حمله امپراتوری شیطانی زایباخ قرار میگیرد. در تلاش برای مقابله با آنها، وان سوار بر اسکافلونه که یک لباس جنگی مکانیکی است میشود، اما شکست میخورد و فانه لیا نابود میشود.
اکنون هیتومی و وان در حال فرار هستند و با شوالیه خوش سیمای آستوریایی به نام آلن شزار برخورد میکنند که هیتومی با تعجب متوجه میشود دقیقاً شبیه به دل بستگی خود در زمین است. با برخی متحدان جدید در کنار خود، وان و هیتومی علیه نیروهای زایباخ میجنگند، زیرا این امپراتوری در تلاش است تا قدرت باستانی را احیا کند.
هیتومی کانزاکى دونده دبیرستانی، روزی تصویری از جوانی را میبیند که اژدهایی را میکشد و آن شب، همان جوان همراه با اژدها در ستونی از نور به دنیای او منتقل میشود و آن را میکشد. در حالی که هیتومی تلاش میکند راهی برای بازگشت به خانه پیدا کند، قدرتهای روانی نهفته او بیدار میشود که مک فارنلیا را بیدار میکند.
ژانرهای اصلی این انیمه عاشقانه و فانتزی هستند. برخلاف اکثر انیمههای مکانیکی، ماشینهای جنگی در این اثر توسط قدرتهای خارق العاده سنگهای قلب اژدها، هیدرولیک و سیستمهای مکانیکی نیرودهی میشوند. طراحی آنها منحصر به فرد و جذاب است. دنیایی که هیتومی به آن میافتد واقعاً پیشرفته نیست و حال و هوای قرون وسطایی دارد؛ اما همین موضوع با جذابیت بسیار زیادی به تصویر کشیده شده. ماشینهای جنگی در واقع قطعات چشمگیری از ماشین آلات هستند. قلعههای شناور و کشتیهای هوایی که با سنگهای جادویی نیرودهی میشوند هم جالب هستند.