ماین که از بیماری مهلک مرتبط با مانا رنج میبرد، زمانی که میفهمد کلیسای مقدس برای آثار باستانی خود به مانا نیاز دارد، این را فرصتی برای درمان خود میبیند. او با دیدن کتابخانه غنی آنها، خود را به کلیسا می سپارد و التماس می کند که به آنها ملحق شود. در ازای خدمت و مقدار غیرعادی زیاد مانای او، برخلاف عادی بودنش، شنل آبی کارآموز کشیش نجیب زاده به او داده میشود.
برای ماین، تمامی این صحبتها دربارهی مانا و نجابت بیاهمیت است، چرا که او اکنون به انبوهی از کتابها دسترسی پیدا کرده است! با ورود ماین به مرحله جدیدی از زندگی در دنیای جدید، او به سرعت متوجه میشود که رسیدن به آرزویش بهایی سنگین داشته است. جامعهی اشرافی بیگذشت و پر از سیاست و بی توجهی است.
او اکنون باید با درگیری طبقاتی بین شنل آبی های نجیب زاده و شنل خاکستری های عادی کنار بیاید. همچنین تلاشهای کشیش اعظم برای اخراج او، و بدرفتاری خدمتکاران جدیدش هم آزارش می دهد. ماین با کمک خانواده، دوستان و کشیش مرموز که وفاداری و انگیزههایش همچنان ناشناخته است، به دنبال غلبه بر این موانع و ادامه دادن مسیر برای تبدیل شدن به ایدهآل خود، یعنی کتابدار نهایی است!
فصل دوم با آرک کارآموز معبد، داستان دختر بچه مو آبی را دنبال میکند که همچنان آرزوی خواندن و نوشتن کتاب دارد. او حالا قدم به کلیسایی می گذارد که با وجود شکوه گذشته اش، اکنون در وضعیت نامناسبی قرار دارد. این کلیسا درگیر بازیهای قدرت و سیاستی است که با آزار و اذیت دیگران هم همراه است. تنها هدف ماین از پیوستن به کلیسا، درمان مانای در حال افزایش او (همان که در فصل اول به دست آورد) و البته دسترسی به کتابخانه است؛ چرا که برای او کتابها از هر چیزی در دنیا مهم تر هستند.
ماین که لباس اشرافی بر تن دارد، دائم با تبعیضِ در کلیسا مواجه است. موقعیت او در این مکان به ابزاری برای آزار و اذیتش تبدیل شده. با این وجود او قدرتی برای توقف این اتفاق ندارد. پس این شرایط به طور جدی صبر این شخصیت را آزمایش می کند. ماین به همراه فردیناند، هر روز بر تعداد مسئولیتها و کارهایش اضافه می شود. یک نکته مهم، رشد شخصیت اوست. در مقایسه با ابتدای بخش اول، او کاملاً رشد کرده و فراتر از انتظار ظاهر شده است.
انیمیشن این انیمه فوقالعاده است. پسزمینهها و مکانهایی که شخصیتها در آنها با هم تعامل دارند، با جزئیات فراوان، شبیه نقاشی به نظر میرسند. بخشهای کارتونیتر که افکار درونی شخصیت اصلی را نشان میدهند، دوستداشتنی و خندهدار هستند. هر زمان که شخصیت اصلی ماین، با شخصیت دیگری ارتباط می گیرد و بخشی از زندگی او میشود؛ موهای آن کرکتر درخششی متمایز به دلیل سایه پردازی بهتر پیدا میکند. توضیح داستانی این است که ماین آنها را تحت تأثیر قرار داده، و این تغییر ظاهری آن شخصیتها را از سایر افراد آن دنیا متمایز میکند و اهمیت آنها را نشان میدهد و اینکه چگونه ماین زندگی آنها را به سمت بهتر شدن تغییر داده است.