کازویا کینوشیتا یک دانشجوی ۲۰ ساله است که دوست دختر فوقالعادهای به اسم مامی نانامی داره که براق و قشنگه. ولی یکهو دیگه دوست دختر نداره. بدون هیچ اخطار و خبر دادنی، مامی باهاش کات میکنه، و باعث میشه کازویا افسرده و دل شکسته باشه. اون که میخواد این دردو کمی هم که شده کمتر بکنه، از طریق یه برنامهی مبایلی دوست دختری اجاره میکنه. پارتنرش چیزورو میزوهاراست،که با جذبه و زیبایی فوقالعادهش، موفق میشه دل کازویا رو به دست بیاره.
ولی بعد از خوندن تجربهی بقیهی مشتری ها با چیزورو، کازویا به این نتیجه میرسه که لبخند گرمش و شخصیت مهربونش فقط یه ظاهر بوده که با احساساتش بازی کنه و بهش امتیاز کمی میده. چیزورو که حالا عصبانیه، به کازویا میپره و اونو یه دوروی بی شرم صدا میکنه و روی واقعی خودشو نشون میده. این بحث یک طرفه وقتی کازویا مینشوه مادربزرگش افتاده، تموم میشه.
این دو سریعا به بیمارستان میرن و میبینن مامانبزرگ کازویا حالش خوبه. مامانبزرگش که از دیدن چیزورو متعجبه، از کازویا میخواد که دختری که حلوش هست رو معرفی کنه و اون هم یهو چیزورو رو به عنوان دوست دخترش معرفی میکنه و مجبورش میکنه که ظاهر رو حفط کنه. ولی تا کی میتونن این مشتری و دوست دختر احازهای ظاهر ها رو حفظ بکنن.
انیمه دوست دختر اجاره ای از فرمول مزخرفی برای انتقال طنز بیمزهی اسف ناکش استفاده میکنه که چیزی بدتر از ترکیب این ها نیست. داستان این سری مقداری خاص هست. چیزی نیست که قبلا زیاد بهش پرداخته شده باشه. ولی به هیچ وجه داستانی نداره که بتونه بیننده رو درگیر خودش نگه داره و در طول سری به اضافه کردن دختر های بیشتر ادامه میده که باعث میشه صرفا خرابکاری بزرگی به بار بیاره و در آخر تبدیل به انیمهی حارمی بشه که تمام دخترا عاشق شخصیت اصلی میشن که پخمهای بیش نیست.
طراحی این انیمه از نقاط قوتش هست و طراحی شخصیت ها و پس زمینهی جذابی داره و انیمیشن هم خوب هست. در کل متفاوت و جذاب هستش. تیتراژ آغازین خوب بوده و برای هر شخصیت تیتراژ پایانی و آغازین خاصی اجرا شده.
تعداد پتیاره هایی که وارد داستان میشن ترسناکه. هیچکدوم از شخصیت ها داستانی لرای گفتن ندارن و صرفا برای «جذاب کردن» داستان تعداد شخصیت ها بیشتر و بیشتر میشه. شخصیت اصلی که همه رایت و چپ عاشقش میشن هیچ خاصیتی و نقطهپی قوتی نداره و فقط رو مخ هست. در کل از نظر شخصیت بسیار خشک و خالی هست.