در آیندهای نزدیک «واقعیت مجازی» به بخشی کلیدی در زندگی روزمره انسانها تبدیل شده است. یک دختر دبیرستانی مهربان به نام «یوکو یاساکو اوکونوگی» و خانوادهاش علیرغم شایعه ناپدیدشدن افراد، به تازگی به شهر «دایکوکو» نقل مکان کردهاند. در آنجا مادربزرگ او که با نام مستعار «مگا-باآ» شناخته میشود، مغازهای به نام «مگاسیا» را اداره میکند که او را تبدیل به یک متخصص در ابزارهای غیرقانونیای کرده است که با بخشهایی از دنیای مجازی در تعامل است. «مگا-باآ» همچنین میزبان یک آژانس کارآگاهی غیررسمی به نام «کویل» است، گروهی از کودکان در حدود سن «یاساکو» که فساد را در دنیای مجازی را پیدا کرده و مدیریت میکنند. زمانی که «فومی هاشیموتو»، یکی از اعضای بازیگوش «کویل» در فضای مجازی در حال تعقیب یک ویروس مرموز است، در فضای مجازی گیر میافتد و «یاساکو» با گروه درگیر میشود. همچنین یک هکر به نام «یوکو آماساوا» در حال بررسی این فسادها و ویروسها است. آیا «کویل» میتواند حقایق پشت ویروسهای مرموز و فساد را کشف کند، و اگر بتواند، به چه قیمتی..؟
داستان و شخصیتهای این انیمه فوقالعاده جذاب نوشته شدهاند. کاراکترها به آرامی از طریق تعاملات مختلف و روابطی که با دیگران در تمام اپیزودها ایجاد و برقرار میکنند توسعه مییابند و اگرچه ممکن است شخصیتهایی برای چند قسمت نقش برجستهای نداشته باشند، اما همیشه در پسزمینه قصه حضور دارند. همچنین طرح قصه نیز به طرز پیچیدهای نوشته و مهندسی شده است. کوچکترین جزئیات از اولین اپیزودها (که به نظر میرسد دور انداخته شدهاند) در نیمهی آخر نمایش با قدرت تمام برای بار دوم وارد بازی میشوند. یک سوم اول نمایش اصول و قوانین اولیه جهان و شخصیتها را مشخص میکند، سپس یک قوس میانی کوتاه میآید که به آرامی همهچیز را در هم ترکیب میکند و در یک سوم نهایی انیمه، همهچیزهایی را که قبلاً آمده است مانند سیل با خود میبرد و در مکانهایی بسیار تاریکتر فرود میآورد. قسمتهای پایانی سریال احتمالاً از تاریکترین قسمتهایی هستند که تا به حال در انیمههایی با مخاطبان نوجوان نوشته شده است، اما بدون توجه به این لحن تاریک، داستان به شکلی راضیکننده به پایان میرسد.