اتمام پخش
یه دختر و پسر توی راهنمایی عاشق همدیگه میشن، با همدیگه لاس میزنن، در رابطه با چیزای بیاهمیت اختلاف نظر پیدا میکنن، بیشتر از همدیگه آزرده میشن و... روز فارغ التحصیلیشون با همدیگه بهم میزنن. به همین صورت دوتاشون، میزوتو ایریدو و یومه آیای، به غیرمنتظرهترین شکل همدیگه رو میبینن. "تابلو نیست که من برادر بزرگترم؟" "تابلو نیست که من خواهر بزرگترم؟" اونا متوجه میشن که والدینشون با همدیگه ازدواج کردن و حالا دوست دختر و دوست پسر قدیم، باید خواهر و برادر همدیگه باشن.
مایل به دریافت آخرین اطلاعیه های سایت؟