در قرن 25، یک سفینه فضایی با 300 نفر در جستجوی دنیای جدیدی در منظومه شمسی زمین را ترک میکند، اما یک حادثه غیرمنتظرهای برایشان رخ میدهد. آنها وارد سیاهچالهای میشوند که به جهان دیگری متصل است. افراد حاضر در کشتی وارد یک کپسول اضطراری برای فرار میشوند به سیاره ای به نام ایسمو پرتاب میشوند. داستان اصلی 12 سال پس از رسیدن آنها به ایسمو شروع می شود. ایسمو ستاره منظومه اونام است که با منظومه شمسی در جهان ما مطابقت دارد. این سیاره تنها سیاره باقی مانده در منظومه اونام است. ستارهی مرگ یومی، ستارهی دنبالهداری است که مرتباً به منظومه اونام نزدیک میشود. در ابتدا، 8 سیاره در منظومه اونام وجود داشت. سالها پیش در زمان خدایان جنگی علیه هیولای شیطان صفت یاماتانو اوروچی (موجودی مار مانند 8 سر) درگرفت. خدایان در نبرد پیروز شدند. یاماتانو اوروچی در 8 سنگ قفل شده بود که هرکدام از آنها در اعماق مرکز هر سیاره دفن شده بودند. قرار نبود کسی به هسته سیارات دسترسی داشته باشد. با این حال سوکویومی، خدایی شیطانی که بر یومی حکومت میکند، موفق شد به سنگ ها یکی پس از دیگری برسد و با استفاده از روبات های قدرتمند خود به نام جنگجویان سایه، 7 سیاره را نابود کرد. با این حال، هنگامی که او سعی کرد آخرین سنگ را از سیاره ایسمو به دست آورد، قدرتمندترین جنگجوی سایه، سوسانو، از کنترل خارج شد و خاموش شد. میلیونها سال بعد، ستاره مرگ یومی بار دیگر در حال نزدیک شدن به سیستم اونام نزدیک است. سوکویومی، حاکم یومی، قصد دارد از این فرصت برای تحقق رویای خود یعنی حکومت بر کل جهان استفاده کند. او به دنبال آخرین سنگ اسانس یاماتانو اوروچی است. اگر سوکویومی بتواند به این سنگ دست پیدا کند، یاماتانو اوروچی به زندگی باز میگردد و قدرت آن به او منتقل می شود. سوکویومی برای گرفتن سنگ به جنگجوی سایه، سوسانو، نیاز دارد و 8 جنگجوی سایه را برای بازگرداندن سوسانو میفرستد. اما دیگر خیلی دیر شده است. سوسانو دیگر متعلق به سوکویومی نیست. متعلق به تاکرو، پسر 13 سالهای از زمین است که به طور اتفاقی ربات مدفون سوسانو را کشف کرد و آن را از خواب چند میلیون سالهاش بیدار کرد. تاکرو درگیر نبردهایی با جنگجویان سایه و رئیس شیطانی آنها، سوکویومی می شود. سوسانو هم برای محافظت از دوستانش و سیاره آنها برمیخیزد. (منبع: AnimeNfo)