در مغز مرد جوانی به نام ایکوروو انگل بائوه توسط یک سازمان به اسم دورس کارگذاشته شده. این انگل اون رو تقریبا نامیرا میکنه و به اون این امکان رو میده که هروقت در خطر بود به یک «جانور» تبدیل بشه. دورس قصد داره که از اون به عنوان یه جور ترفند برای رسیدن به موفقیت اقتصادی، کنترل دنیا یا یه چیزی تو این مایه ها استفاده کنه. اما وقتی اونها درحال انتقال ایکورو توسط یک قطار بودند، یک دختر جوان سایکیک به اسم سومیره (که بخاطر قدرتش توسط سازمان زندانی شده) اون رو آزاد میکنه و هر دو فرار میکنند. البته دکتر کامسومینومه که دانشمند دیوانه ی پشت این قضایا هستش قصد نداره بذاره اونها به راحتی فرار کنند...
مایل به دریافت آخرین اطلاعیه های سایت؟