محور داستانی فیلم بالتیمور یا فیلم جنگ رز در بحبوحه سرقت هنری جسورانه سال 1974 شکل می گیرد، همان ماجرایی که بدنامی رز داگدیل را تضمین کرد. بازیگر سابق با پوشیدن یک کلاه گیس قرمز و شعله ور از غیرت انقلابی، مغز متفکر نفوذ مسلحانه به خانه باشکوه راسبورو است. تیم هماهنگ او از مأموران IRA، متشکل از دومینیک، سرباز سرسخت، مارتین تندخو، و رز ادی، به سرعت ساکنان اشرافی عمارت را تحت سلطه خود درآورده و با تعداد خیره کننده ی 19 نقاشی گرانبها از استادان افسانه ای فرار می کنند. با این حال، این کودتای جسورانه صرفاً آتش آهسته سوزی را روشن می کند. در غوغای بعدی، رز و همرزمانش بلافاصله به یک کلبه ساحلی دورافتاده فرار می کنند، یک خانه امن که در آن بازی خطرناک آنها همچنان ادامه خواهد داشت. در آنجا، به دور از چشمان کنجکاو، انقلابیون استراتژی مذاکره خود را تجمیع می کنند و از آثار هنری ارزشمند به عنوان گروگان در ازای آزادی رفقای زندانی ایرلند از اسارت بریتانیا استفاده می کنند.
از زمین های پر برکت حاصلخیز ایرلند، فیلم بالتیمور بیرون می آید، کاوشی سرسام آور از شور ایدئولوژیک به کارگردانی دو کارگردان کریستین مولوی و جو لاولور. این اثر سینماییِ با ظرافت ساخته شده، دارای تمایز الهام گرفتن از حرکت های جسورانه رز داگدیل است، رز انگلیسی که مسیر خاردارش به سوی رادیکال شدن در نهایت او را به سازماندهی یکی از جسورانه ترین سرقت های هنری تاریخ سوق داد. این فیلم با ردیابی تغییر داگدیل از یک بازیگر ممتاز به یک انقلابی سرسخت در ارتش جمهوری خواه ایرلند و یورش متهورانه سال 1974 به عمارت مجلل راسبورو را دوباره به تصویر می کشد. در آنجا، تحت هدایت داگدیل، کادری از مأمورین پرشور ۱۹ شاهکار حیرت انگیز گران بها، از جمله بوم های نقاشی روبنس و ورمیر را در یک عملیات ستیزه جویانه می گیرند تا آزادی رفقای زندانیشان را تضمین کنند. با تجسم پرشور ایموگن پوتس از خانم داگدیل اسرارآمیز در هسته ی خود، فیلم بالتیمور بینندگان را به کانون جنگ پرشور یک زن علیه بی عدالتی نهادینه شده فرا می خواند.