37 سال پیش، میرتل، به عنوان مامور 28، به لانه مخفی دکتر روفوس دوفوس، ابرشرور، نفوذ می کند که موشکی مجهز به لیزر ساخته است که تمام ماهواره های ارتباطی زمین را نابود می کند، به این امید که ماهواره خود را پرتاب کند. میرتل با موفقیت سرسپردگان دوفوس را شکست می دهد، اما به زودی توسط دوفوس به دام می افتد. با این حال، او از دام می گریزد، هام هند را شکست می دهد و شروع به مبارزه با خود دوفوس می کند. با این حال، دوفوس فرار می کند و به طور تصادفی به فضا پرتاب می شود. به عصر حاضر بر می گردیم، خانواده ای پر سر و صدا متشکل از پسر جوان لینکلن و ده خواهر او لری، لنی، لونا، لوان، لین جونیور، لوسی، لانا، لولا، لیزا و لیلی و والدینشان ریتا و لین لودِ پدر برای تعطیلات به یک جزیره گرمسیری بی نام می روند، جایی که پاپ پاپ، پدربزرگ مادری بچه ها، قصد دارد با میرتل ازدواج کند. لینکلن، یکی از طرفداران پر و پا قرص سریال کمیک دیوید استیل، مجذوب گذشته میرتل به عنوان یک مامور مخفی شده است و آرزو دارد که خودش یکی از آنها شود.
مانند فیلم قبلی از این مجموعه، لینکلن نقش اول را دارد. تمام خانواده در این فیلم هستند، اما به هیچ یک از آنها توجه خاصی نمی شود. گویی عوامل ساخت این فرانچایز به دنبال تغییر سرعت هستند تا به یکی از خواهران پرشمار لود یک داستان از طرح اصلی بدهند. همچنین اگر از طرفداران بهترین دوست لینکلن کلاید (جیدن وایت) هستید، او مجدداً به یک شخصیت با نقش کوتاه تبدیل شده است، که مسلماً با توجه به بازیگران بزرگ و تغییر در تنظیمات به منظور ایجاد حس متفاوت در فیلم ها منطقی است. طراحی ساده اما متمایز کاراکترها جالب است. قیافه فیفی، یک توریست کمدی، با اندام نازک ماکارونی طور، صدای زیر و موهای موج دارش، به ویژه چشم نواز است. تطبیق و مقایسه نگاه و دید او با هر چیزی سخت است.