نوآ یک شامپانزه جوان است و در دهکده خود زندگی خوب و آرامی دارد تا اینکه نیروهای پروکسیموس به خانه او حمله می کنند و او یک جست و جوی شخصی برای متحد کردن خانواده اش و به چالش کشیدن این حکومت ظالم آغاز می کنند. کسی که در این مسیر به نوآ می پیوندد، اورانگوتان دانا، راکا است که توسط پیتر میکون با ظرافت های ظریف جان گرفته است. راکا با هدایت نوآ از طریق یک منظره ی ناآشنا، به دنبال انتشار پیام وحدت و درک متقابل است که سزار را در سه فیلم قبلی تعریف می کرد. یکی دیگر از متحدان کلیدی به شکل مِی با بازی فریا آلن ظاهر می شود، یکی از معدود انسان های باقی مانده که به آرامی با دنیایی که اکنون متعلق به میمون ها است، سازگار می شود. با کمک می، سفر نوآ او را به اعماق پادشاهی تاریک پروکسیموس می برد تا حقایق این نظم اجتماعی جدید و نقش او در شکل دادن به آینده سیاره را کشف کند. در حالی که سه گانه پیش درآمد با شخصیت فراموش نشدنی سزار با بازی اندی سرکیس، ریشه های شورش میمون ها را بیان می کند، اما این فیلم، خط زمانی فرانچایز را بیشتر به آینده ای نامعلوم تغییر می دهد.
در این فیلم مدتی از پایان داستان سه گانه اول گذشته است، بنابراین کنجکاو بودیم که ببینیم این فیلم جدید سیاره میمون ها به چه موضوعاتی خواهد پرداخت. این فیلم به چیزهای قابل تاملی می پردازد که با دنیای ما نیز به طرز عجیبی مرتبط است. فیلم چهارم مدت ها پس از فیلم های قبلی شروع می شود، با میمون هایی که اکنون به طور قاطعانه ادر رأس هرم غذایی زمین قرار دارند، در حالی که انسان ها به عنوان موجودات درجه دوم در حاشیه زندگی می کنند. این فیلم بررسی می کند که چگونه قدرت می تواند حتی انقلابیون خوش نیت را در طول زمان به فساد بکشاند. ما میمون هایی را می بینیم که بین حکومت ظالمانه پروکسیموس و آنهایی که به دیدگاه سزار می چسبند تقسیم شده اند. ارتباط انسان ها و میمون ها همچنان جذاب است. از یک سو، میمون ها هنوز با آسیب هایی که در گذشته توسط انسان ها به آنها وارد شده دست و پنجه نرم می کنند.