مایلز ویلیس (جاناتان روزنتال) یک سرباز در جنگ عراق است. او در جریان آتش سوزی بیهوش شده است. پس از بیدار شدن، او خود را در داخل یک مکعب غیرقابل توصیف می بیند که روی سقف آن عبارت «ترک امید» نوشته شده است. شرایط داخل مکعب در فواصل زمانی معین تغییر می کند. گرم و سرد می شود، به دور خود می چرخد و دیوارها به تدریج به داخل بسته و جمع می شوند. مایلز هیچ سرنخی ندارد که کجاست و چگونه به آنجا رسیده است. تنها راه نجات او ارتباط با دامسی (تامارا پری) است، صدایی که او از طریق تلفن ارتش خود با آن ارتباط برقرار می کند. به نظر می رسد او در یک مکعب مشابه در جای دیگری باشد. صحنه های اولیه فیلم The Abandon پر تنش است زیرا مایلز یکی پس از دیگری عذاب را پشت سر می گذارد و سعی می کند بفهمد چگونه با خطرات متعدد مکعب کنار بیاید. به طور مداوم چالش های جدیدی را برای دست وپنجه نرم کردن با آن ها پیدا می کند. نیمه دوم بیشتر بر اسرار تکیه می کند، زیرا مایلز و دامسی متوجه چندین ویژگی مهم و در عین حال کمتر آشکار مکعب می شوند، ویژگی هایی که احتمالاً می توانند از آنها به نفع خود استفاده کنند.
فیلم ترک در سنت فیلم هایی مانند مکعب، اتاق فرار و درون است، جایی که مردم در یک فضای محدود به دام افتاده اند و باید تعیین کنند که آیا راهی برای خارج شدن وجود دارد یا خیر. اگرچه این مفهوم کلی قبلاً انجام شده است، اما این تولید مستقل رویکرد تازه ای پیدا می کند. چیزی که به عنوان یک تریلر پرتنش شروع می شود، به چیزی با محتوای احساسی غیرمنتظره تبدیل می شود. فیلم ترک نمونه کاملی از اهمیت طراحی تولید است. از آنجایی که مکعب در سطح بصری کاملاً متقاعد کننده است، ما به راحتی خطراتی را که ارائه می دهد، می سنجیم. مایلز واقعاً در درون آن به دام افتاده است. هنگامی که مجموعه فیزیکی بتواند بیشتر کارهای سنگین را انجام دهد، هزاران اثر CGI پیچیده ضروری نیست. روزنتال اساساً در بیشتر زمان اجرا در مقابل یک مجموعه عمل می کند. عملکرد او همان عزم و هراس است که به ما این امکان را می دهد که خودمان را به عنوان یک اسیر تصور کنیم.