این داستان مامور اف بی آی لی هارکر است. او گوشه گیر است و عجیب و غریب، تا حدی که ناامید کننده می شود، اما یک بینش غیرمعمولی نسبت به پرونده های دشوار از خود نشان می دهد و در حال حاضر، بینش او بسیار مورد نیاز است، زیرا اف بی آی با یک قاتل زنجیره ای خطرناک سر و کار دارد. خب، البته این دقیقاً درست نیست. آنها تعدادی صحنه جنایت دارند، جایی که تمام خانواده ها به طرز وحشیانه ای به قتل رسیده اند، آن هم معمولاً توسط پدر خانواده. چیزی که مجریان قانون را به دردسر می اندازد این است که در هر صحنه، نامه ای را پیدا می کنند که با نوعی کد نوشته شده است که آنها قادر به شکستن آن نیستند. هیچ مدرک فیزیکی دیگری وجود ندارد که نشان دهد شخص دیگری آنجا بوده است و فقط می توانند به نامه ها تکیه کنند و هر نامه امضای «لنگ دراز» را دارد. همانطور که مشخص است، هارکر می تواند این حروف را رمزگشایی کند. او نمی داند چگونه، اما می تواند و او می تواند بگوید قاتل کجا بوده یا در شرف حضور است.
روی کاغذ، این داستان نباید به خوبی کار کند، زیرا روی کاغذ، لنگ دراز فیلمی درباره یک قاتل سریالی مرموز است که به نظر می رسد یک پیوند روانی را با یک کارآگاه به اشتراک می گذارد. اما در این فیلم، کار می کند، زیرا با وجود اینکه این بدترین نوع داستانی است که می توانید بگویید، اما نحوه روایت، آن را به چیزی منحرف و شوم تبدیل می کند. بنابراین تقریباً مثل این است که در حال تماشای یک نسخه نفرین شده از یک فیلم هیجان انگیز متوسط هستید. بسیاری از این کارها از طریق اجراهایی انجام می شود که به طور یکنواخت خاموش هستند. همه چیز این فیلم کمی خفه است، همه چیز این فیلم عجیب است. یک پزشک قانونی وجود دارد که تقریباً ترسناک تر از قاتل سریالی واقعی است. همه افراد در فیلم تا حدی اینطور هستند و این به تنهایی به این احساس کمک می کند که شما آنقدر در حال تماشای یک فیلم نیستید، بلکه در حال دیدن یک کابوس هستید که در مانیتور پخش می شود.