در دنیای پسا آخرالزمانی، یک زن جوان و متحد رباتش به سمت غرب سفر می کنند و برای حفظ بقایای تمدن در حال فروپاشی می جنگند. سالها پس از آخرالزمان رباتی، ترا از محوطه منزوی خود دور میشود تا ربات دوستداشتنیاش وست را برای نجات آنچه از دنیای در حال مرگ باقی مانده است، همراهی کند.
فیلم با لند (فرانزی شیسلر) شروع می شود که روایتی را در مورد چگونگی تغییر زمین منتقل می کند و می گوید که چگونه روبات هایی که ساخته ایم در حال حاضر به ما خیانت می کنند. با این حال، فیلم I Heart Robots به جای اینکه پیام موعظهای درباره خطرات نوآوری به ما بدهد، آن را بدون قضاوت روایت می کند و به شخصیتها و داستان اجازه میدهد نفس بکشند.