سریال آقای بیگستاف به بررسی خانواده های از هم گسیخته، مردانگی شکننده و فروش فرش می پردازد.این سریال داستان دو برادر جدا شده را روایت می کند. گلن، یک کمال گرای عصبی که در تلاش برای زندگی ایده آل حومه شهر است و لی، یک نر آلفا با اعتیاد به مواد مخدر و یک ظرف بیسکویت پر از خاکستر پدرش. گلن و نامزدش یک زندگی عالی و کاملاً عادی با هم دارند. البته، گلن دچار اختلال نعوظ ناجوری است و نامزدش کرستی یک عادت پنهانی دزدی از مغازه دارد، اما آنها خوشحال هستند. این تا زمانی صادق است که لی وارد زندگی آنها می شود؛ آنهم در حالی که در حال فرار از گذشته ای است که به سرعت قرار است بر سر او آوار شود. این سه نفر به اجبار کنار هم قرار می گیرند: یک کمال گرا، یک فانتزیست و یک آنارشیست که همگی زیر یک سقف در یک بن بست در شهر اِسکس زندگی می کنند. زمان زیادی نمی گذرد که زندگی عالی آنها سریعتر از یک فرش ارزان شروع به وا رفتن می کند.
حضور دنی دایر در سریال Mr Bigstuff جذابیت و هیجان کمدی او را به نمایش می گذارد، اما به نظر نمی رسد که چیز بیشتری را به چالش بکشد. با این وجود، این سریال به اندازه کافی دوست داشتنی هست که به تماشای آن بنشینیم. این سریال توسط رایان سامپسون نوشته شده است که بیشتر به خاطر ایفای نقش در فیلم های Brassic و Plebs شناخته می شود. سامپسون نقش گلن را بازی می کند، یک مرد بتا. او سه ماه تا ازدواج با نامزد شادش، کرستی فاصله دارد و نقش کرستی را هاریت وب، که کاریزما و استعداد کمدی خود نشان داده است، بازی می کند. شوخی ها در این سریال، به درستی به وقوع می پیوندند. لی، ایان را می دزدد تا گلن را مجبور کند که با او ملاقات کند. برادران در سواحل دانگهام دعوا می کنند و می جنگند. کرستی از مغازه دزدی می کند، زیرا او پس از تعلیق از کار به دلیل دزدی در وضعیت نامناسبی قرار دارد. لی باید پدرخوانده اش، استیو را دنبال کند و سعی کند یک قدم جلوتر از شرورهایی که به دنبال او هستند، بماند.