ما در ایستگاه پلیس بلک تاون، پاسبان ارشد زیل احمد را ملاقات می کنیم، که آشکارا از چیزی که در حین انجام وظیفه رخ داده است، مضطرب است. با برگشت در زمان، زیل را می بینیم که در خیابان های شلوغ وسترن سیدنی به تماس ها پاسخ می دهد. در آن شب او با دالیا تون، نوجوانی آشفته با گذشته ای دردناک روبرو می شود. زیل دالیا را از توضیحات مظنونی که به خاطر حمله به یک افسر تحت تعقیب است، پیدا می کند. هنگامی که به او نزدیک می شود، دالیا فرار می کند و زیل را به تعقیب و گریز سرنوشت سازی هدایت می کند که در ساعت شلوغی به ایستگاه قطار بلک تاون ختم می شود. در این تعقیب و گریز، یک تراژدی رخ می دهد و در یک تصادف وحشتناک، یک رهگذر کشته می شود. از اینجا، زنجیره ای از رویدادها در حرکتی ویرانگر قرار می گیرند. این سریال حول محور یک «حادثه بحرانی» است که شامل پاسبان پلیس زیلفیکار "زیل" احمد با بازی قانع کننده آکشای کانا و نوجوان مشکل دار دالیا تون است که زوئی بو آن را به وضوح به تصویر کشیده است. سرنوشت آنها یک شب در وست سیدنی به هم گره می خورد و سوالات پیچیده ای را در مورد کار پلیس در جوامع چندفرهنگی ایجاد می کند.
سریال Critical Incident به مسائل پیچیده پیرامون تأثیر اجرای قانون با نکات ظریف پرداخته است، در حالی که مخاطبان را درگیر خود کرده است. در بهترین حالت، لحظات متفکرانه شخصیت ها و صحنه های پرتنش بینندگان را به سمت خود متمایل می کند. سفرهای دالیا و زیل به ویژه به عنوان درگیری هایی درونی احساس می شود که به شدت قابل لمس هستند. با این حال، ناهماهنگی های سرعت در این سریال به این معنی است که برخی پیچش های داستانی عجولانه به نظر می رسند و عناصر غیرواقعی تصویرهای تلخ را تضعیف می کنند. آیا این میزان موفقیت نمایش را با هدف بحث های اجتماعی بیشتر محدود می کند؟ نه به طور کامل. با درگیر کردن میلیون ها نفر، ظرافت های تجربیات زیستی در این سریال نمایان می شوند و امیدواریم که فصل های آینده به تقویت واقع گرایی ادامه دهد تا گفتگوهای معناداری به صورت آزادانه جریان داشته باشند.