این انیمه پایانی بر انیمه سریالی Neon Genesis Evangelion می باشد. NERV با یک حمله وحشیانه از سوی SEELE مواجه می شود، اما بدلیل اینکه آسوکا در کما به سر می برد و شینجی نیز دچار فروپاشی عصبی شده، همه چیز بزودی سورئال می شود.
شینجی ایکاری پس از مرگ یکی از عزیزانش، از نظر عاطفی دچار فروپاشی شده است. با ناتوانی ذهنی پسرش برای هدایت ربات انساننمای Unit-01 اوانگلیون، سازمان NERV به فرماندهی گندو ایکاری در یک رقابت نفسگیر با سازمان SEELE قرار میگیرد تا مشخص شود کدامیک میتواند زودتر به نقشه نهایی خود دست یابد. SEELE با ادغام روح خود در یک یونیت اوانگلیون، به دنبال خلق موجودی خداگونه است.
در حالی که گندو میخواهد کل بشریت را به یک وجود اولیه بازگرداند تا بتواند با یویی همسر مرده خود، دوباره متحد شود. این سازمان با حملهای مرگبار به مقر NERV، نیروهای نظامی خود را به کار میگیرد. نبرد با شدت ادامه دارد و شینجی افسرده، در اعماق مقر نرو پنهان میشود. با قرار گرفتن سرنوشت جهان در دستان ایکاری، کاپیتان میساتو کاتسوراگی در حالی که جامعه پیرامون آنها در حال فروپاشی است، به دنبال این پسر نوجوان میگردد.
داستان این فیلم در لحظاتی بسیار پیچیده میشود. بهتر است توجه کامل به اتفاقات روی تصویر داشته باشید و مجموعه 26 قسمتی اصلی را قبل از این فیلم تماشا کنید. نیمه دوم این فیلم که در آن شخصیتها و خود جهان در نتیجه تصمیم شخصیت اصلی دوباره متولد میشوند، بدون به یاد آوردن سریال میتواند گیجکننده باشد.
بهترین بخش این فیلم شخصیتهای درخشان و به واقع گرایانه آن است. پیچیدگی انگیزههای آنها، شدت آسیب های روحی و سرنوشت نهایی آنها، به طور کامل این فیلم را هدایت میکند. شخصیت اصلی ایکاری، یکی از دردناکترین و دقیقترین به تصویر کشیدنهای افسردگی در انیمه را ارائه میدهد. تلاش شخصیتها برای رسیدن به زندگی آرام، هیجان انگیزترین جنبه این فیلم انیمه است.
آرت استایل و انیمیشن این اثر، در زمان اکران فوقالعاده بودند و همچنان هم جز بهترین هاست! باورکردنی نیست که این فیلم در سال 1997 منتشر شده و با وجود گذشت بیش از 20 سال، همچنان با بسیاری از انیمه هایی که امسال منتشر میشوند، قابل مقایسه است. اما تنها بخش ناخوشایند انیمیشن، صحنههای عجیب و غریب لایو اکشن هستند. دنیای این انیمه را بدون ایکاری به تصویر میکشد و بخشی جالب بنظر می رسد؛ اما وجود آن در سریال ضروری نبود.