سه سال پس از بازگشت کشتی جنگی افسانهای «یاماتو»، زمین بازسازی خود را آغاز کرده و با «گامیلانها» به پای میز صلح رفته است. با این حال این بازیابی به قیمت استفاده از فناوری «حرکات موج ممنوع» است. در همین حال اعضای بدنام سابق «یاماتو» که هر کدام راه خود را رفتهاند، پیامی روانی از الهه مرموزی به نام «ترزا» دریافت میکنند: او از آنها میخواهد که به کشتی محبوب خود بازگردند و به سیاره دوردست «ترزارت» سفر کنند. به آنها گفته داده شده است که یک قدرت انقلابی برای مبارزه با تهدید بیسابقه امپراتوری «گاتلانتیس» ظهور کرده است. خدمه که قادر به مقاومت در برابر درخواست او نیستند، دوباره جمع میشوند و راهی سفری خطرناک در کهکشانی میشوند، سفری که شجاعت و تطبیقپذیری آنها را در مواجهه با یک دشمن بزرگتر به بوته آزمایش میگذارد...
شخصیتها همان چیزی هستند که این انیمه را زنده نگه میدارند. در مواجه با شخصیتهای اصلی، ممکن است گاهی آنها را دوست بدارید و گاهی از آنها متنفر باشید، چراکه نویسندگان با هنرمندی تمام توانستهاند آنها درست شبیه به یک انسان زنده بنویسند، انسانی که ممکن است تمام جنبههایش را دوست نداشته باشیم. از آن سو آنها موفق شدهاند انگیزههایی مستحکم و قابلباور برای شخصیتهای منفی خود انتخاب کنند، در نتیجه میتوان گفت آنها به اصلیترین قواعد داستانگویی علمی-تخیلی پایبند ماندهاند. با این حال این سریال فقط به اکشنهای کهکشانی قانع نمیشود و سعی میکند پیامی انسانشناسانه در خود جای دهد، پیامی که ماهیت خام انسان را به خوبی بررسی و کاوش میکند. نویسندگان موفق میشوند به مخاطبان نشان دهند که چگونه ذهن انسان در شرایط بحرانی تصمیماتی میگیرد که شاید با نظام اخلاقی آن شخص در تضاد باشد. حرص و طمع انسانها برای جنگ، توانایی بشر برای ویرانی و جنبههای ذهن خلاق انسانها به همراه ارادهی فناناپذیر، از اصلیترین مضمونهای جامعهشناسانهای هستند که هنگام تماشای این انیمه با آنها برخورد خواهید کرد.